احیای مناسک غدیر
جواد شاملو: شیعه، مکتبی است سرشار از هویت. اینکه یک مکتب یا مذهب یا عقیده بتواند سرتاسر وجود انسان را پر کند و آرمان‌ها و احساسات و هنجارهای او را تعریف کند، یک نقطه قوت بزرگ برای آن مکتب به شمار می‌رود. چه عناصری باعث می‌شود شیعه تا این پایه هویت‌مند باشد؟ به‌طور خلاصه عنصر ولایت و امامت. به بیان دقیق‌تر، این عاشورا، غدیر و ظهور است که هویت شیعه را شاکله می‌بخشد. معروف است که یک اندیشمند غربی در معرفی شیعه، به گذشته سرخ و آینده سبز شیعه اشاره می‌کند؛ که یعنی عاشورا و ظهور. اما این تعریف از غدیر غافل است؛ از گذشته سبز شیعه. آنچه به شیعه نیرو می‌بخشد، تنها انتقام مظلومیت حضرت امام حسین علیه‌السلام نیست؛ بلکه خاطره غرورانگیز ولایت و حکومت امیرالمؤمنین علیه‌السلام نیز شیعه را به برپایی دوباره جهانی مبتنی بر اسلام ناب محمدی برمی‌انگیزد.

یکی از دلایلی که باعث می‌شود این حوادث تاریخی با محوریت اوصیای پیامبر خدا، یعنی غدیر و عاشورا این اندازه هویت‌بخش شوند، ظرفیت عمیق احساسی آن‌هاست که خودبه‌خود، باعث خلق مناسک جمعی و اجتماعی می‌شود. بخش مهمی از هویت، در بر وزها اجتماعی شکل پیدا می‌کند. چه در مورد افراد و اشخاص، چه در مورد افکار و مکاتب. وقتی دیگران ما را با دست‌نشان بدهند و بگویند این آقا پزشک است، این خانم معلم است، این پسر دانشجو است، این هویت با شدت بیشتری در ما تثبیت می‌شود. مناسک جمعی شیعه هم باعث می‌شود شیعیان هویت فکری و اعتقادی و مذهبی خود را به منصه ظهور بگذارند و دیگران آن‌ها را به چشم شیعه ببینند. پس مناسک در شکل‌گیری هویت، بسیار تعیین‌کننده‌اند.

مناسک همچنین نوعی اعلام موضع، اعلام حیات، تبلیغ و ترویج و نماد ادامه داشتن وقایعی هستند که درگذشته رخ‌داده اما کماکان جاری است. همان‌گونه که ما در محرم جاری بودن واقعه کربلا را به چشم می‌بینیم. از میان این سه عنصر دارای مناسک هویت‌بخش، یعنی غدیر و عاشورا و ظهور، در سال‌های پس از انقلاب عاشورا از همه پررنگ‌تر بود. شاید روحیه شهادت‌طلبی و مصائبی که ملت مظلوم ایران گرفتار آن‌ها بود، زمینه را بیشتر برای بروز و ظهور مناسک عاشورا و محرم اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام مهیا می‌کرد.

قله و اوج این توجه به مناسک عاشورا، حماسه پیاده‌روی اربعین است. در این سال‌ها مناسک غدیر و نیمه شعبان، قدری کمرنگ‌تر شد. درحالی‌که درگذشته هردوی این روزها مناسک بسیار مفصلی داشته‌اند و همچون محرم، کل فضای جامعه را تغییر می‌داده‌اند. به‌طوری‌که صغیر و کبیر بفهمند و لمس کنند امروز یک روز عادی نیست. اینکه چرا این مناسک کمرنگ شد، در جای دیگر قابل‌بحث است. می‌دانیم که مجالس و محافل اهل‌بیت بعد از انقلاب، صد برابر باشکوه‌تر از گذشته شد و اساسا حکومت طاغوت، نقش پررنگی در کمرنگ شدن این مناسک داشته است. اما به‌هرروی دریکی دو سال اخیر، توجه به غدیر و مهدویت رو به فزونی دارد. شاهد این ادعا، اجتماعات سلام فرمانده و «مهمونی ده کیلومتری غدیر» است.

زمانی که ملت تنها مظلوم بود، عمده توجهات به عاشورا بود. ایران، به نام امام حسین خورده است و در این شکی نیست. برپایی عزاداری سالار شهیدان، سال‌به‌سال باید شکوهمندتر شود و خواهد شد و نهایتا به نوای «إن جدی الحسین» خواهد رسید. اما حالا ملت ایران هم مظلوم است و هم مقتدر. آرمان ظهور را نزدیک‌تر می‌بیند و هویت شیعی خود را مقتدرتر. حالا زمان آن است که مناسک جمعی و اجتماعی غدیر و نیمه‌شعبان در راستای بهره‌گیری بیشتر از عناصر ولایت و مهدویت در کنار مظلومیت، پرشکوه‌تر از گذشته احیا شود. 

در این میان البته نباید از آسیب‌شناسی مناسک غافل شد. اینکه مردم از احیای مناسک غدیر و مهدویت استقبال می‌کنند، نباید باعث شود برخی دستگاه‌ها از استقبال، در جهت نشان دادن اقتدار هر چیزی و هر دستگاه و هر نهاد و هر حاکمیتی غیر از شیعه بهره ببرند. این مراسم‌ها، مانور قدرت‌نمایی برای هیچ جریانی نیست؛ همان‌گونه که آمار شرکت در زیارت اربعین یک برگ برنده برای برخی دستگاه‌ها نیست و نباید از آن استفاده سیاسی کرد. این رویدادهای باعظمت مردمی ازآن‌جهت سیاسی است که زنده‌بودن، آرمان‌مند بودن و حیات سیاسی شیعه را به رخ جهان می‌کشد و همه باید تنها خادم این جریان مبارک باشند. امروز بحمدالله این‌گونه است و باید تا آخر نیز این‌گونه بماند.


نظر کاربران شبکه های اجتماعی





















































 
همبستگی ملی به عشق علی(علیه السلام)


مهسا گربندی: عصر جمعه گذشته با تمام عصر‌های جمعه تهران، متفاوت بود و از آن خلوتی خیابان در روز تعطیل، خبری نبود. هیچ چیز جز شادی کودکان در خیابان‌های پایتخت دیده نمی‌شد؛ از همان ساعات نزدیک به عصر، خانواده‌های زیادی در سطح شهر دیده می‌شدند که بیشترشان دست فرزند خود را گرفته و به سمت مهمانی ۱۰ کیلومتری غدیر می‌رفتند؛ یک مهمانی بسیار بزرگ که میزبانان آن از شب گذشته در شور و حال فراهم کردن وسایل پذیرایی از مهمانان بودند و همه این‌ها فقط به یک دلیل انجام می‌شد؛ عشق به امیرالمؤمنین.

این دومین مهمانی بزرگ و خانوادگی عید غدیر در تهران بود که در آن بیش از ۱۳۰۰ موکب مردمی خدمات مختلف پذیرایی و فرهنگی به عاشقان علی بن ابیطالب (ع) ارائه کردند. مکان مهمانی هم وسعتی ۱۰ کیلومتری داشت؛ از میدان امام حسین تا میدان آزادی.

قرار بود مراسم از ساعت ۶ عصر شروع شود، اما جمعیت بسیار زیادی از ساعت ۴ به خیابان‌ها آمدند. موکب‌ها و سکو‌های متعددی برای اجرای برنامه‌های کودکانه و همچنین پذیرایی از آن‌ها برپا شده بود که نشان می‌داد بخش زیادی از جشن ۱۰ کیلومتری غدیر به کودکان اختصاص داده شده تا خاطره به یاد ماندنی در ذهن آن‌ها ثبت کند؛ در مسیر ویژه اتوبوسرانی خیابان‌های انقلاب و آزادی، استخر‌های توپ، هاکی روی یخ، سرسره‌های بادی و جامپینگ برای بازی کودکان قرار داشت. در بخشی از این جشن نیز چرخ و فلک و وسایل بازی سیار قدیمی جا خوش کرده بود تا بچه‌های امروزی را برای استفاده از وسایل دیروزی ذوق‌زده کند.

چندین آبپاش بزرگ روی ماشین‌های آتشنشانی نصب شده بود و مسئول خنک‌کردن فضا بودند؛ کودکان زیادی روی چمن‌های میدان فردوسی رفتند تا قطره‌های آب خیس‌شان کند، آن‌ها از خوشحالی بالا و پایین می‌پریدند؛ در یک چشم به هم زدن برخی از خانواده‌ها نیز به جمع بچه‌ها ملحق شدند و همراهشان آب‌بازی کردند.

هیچ کس دلش نمی‌خواست این لحظات خوش تمام شود. دوربین موبایل‌ها روشن شده بود تا این صحنه‌ها را ضبط کند. چند موتورسوار که وارد خیابان شده بودند از سر شادی، پشت سر هم بوق می‌زدند، جمعیت حاضر هم نگاهشان می‌کردند و برایشان دست می‌زدند. برخی از کودکان پرچم‌های کوچک سبز رنگی را پخش می‌کردند که روی آن نوشته شده بود: علی، ولی الله. قدم به قدم، خوراکی پخش می‌شد. چند نفر از میزبانان که ایستگاه صلواتی برپا کرده بودند، با سینی‌های بزرگ که داخلش هندوانه قرار داشت از مهمانان پذیرایی می‌کردند.

برخی هم شربت و آب معدنی می‌آوردند تا مبادا کسی تشنه بماند. آن‌ها به قدری خوشرو بودند که گویا آنجا خانه‌شان است و نمی‌خواهند کسی ناراضی از آنجا بیرون برود. نان محلی، پاپ کورن، سیب زمینی سرخ شده و فلافل هم در موکب‌های دیگر پخش می‌شد و آن‌قدر زیاد بود که انگار به تعداد تمام مهمانان تهیه شده بود.

برخی از موکب‌ها کار‌های فرهنگی می‌کردند تا کودکان را با عید غدیر خم بیشتر آشنا کنند. موکب‌داران از شب قبل از مراسم بساط این مهمانی را تدارک دیدند. برخی از آن‌ها خسته به نظر می‌رسیدند، اما چشمشان از خوشحالی استقبال مردم برای حضور در این جشن برق می‌زد. یک نفر از موکب‌داران خطاب به بغل دستی‌اش گفت: دیدی گفتم کار امیرالمؤمنین زمین نمی‌ماند؟ مردم هنوز که هنوز است نذری می‌آورند که پخش کنیم.

گفته بودم نگران نباش! کمی آن‌طرف‌تر خانم میان‌سالی لیوان شربتش را داخل بطری کوچک آب معدنی می‌ریخت؛ چشمش به من افتاد و گفت: خواهرم مریض‌احوال است. خیلی دوست داشت به این جشن بیاید، اما نتوانست، می‌خواهم این شربت را برایش ببرم و از حال و هوای امروز برایش تعریف کنم. این خوراکی‌ها به عشق علی (ع) درست شده، یقین دارم خوردن این شربت حالش را خوب می‌کند؛ مولایمان علی هوایمان را دارد. /جوان


وحدت عین کثرت


عاطفه جعفری، خبرنگار گروه فرهنگ:برای دومین سال پیاپی در روز عید مبارک‌ غدیرخم، اجتماع بزرگ انسانی در سراسر کشور برپا شد و خیابان‌های ایران با شور و شوق خانواده‌ها گره ‌خورد. این رویداد بزرگ، فارغ از ابعاد شکل‌گیری و ضریب یافتنش، می‌تواند به‌عنوان یکی از جلوه‌های انسانی از جامعه ایران مورد‌بررسی قرار گیرد. سال‌هاست که رسانه‌ها و به‌خصوص تلویزیون، نتوانسته‌اند تصویری عمومی از جامعه دینی ایران به نمایش بگذارند و هرگاه سراغ یک فرد دیندار رفتند، شمایلی کلیشه‌شده از آن ساخته است.

قطعا برای آنهایی که عادت ندارند، جامعه ایران را فارغ از این کلیشه‌های مرسوم ببینند، دیدن تصاویر مردم در جشن بزرگ غدیر غیرقابل فهم است. این شادی عمومی محلی برای اجتماع همه مردم ایران است با همه آن تفاوت دیدگاه‌ها و البته تیپ‌های متنوعی که دارند و اگر فردی با دیدن یک خانم‌ ضعیف‌الحجاب در این جشن دینی، تعجب می‌کند به خاطر این است که نه می‌تواند پیچیدگی‌های جامعه ایران را درک کند و نه می‌تواند از آن تصویر کلیشه‌شده‌ای که برایش ساخته‌اند، رها شود. پیش از این در گزارش‌هایی در مورد اینکه جامعه ایران سانسور می‌شود صحبت کردیم با طرح این پرسش که چرا گروه‌هایی تلاش دارند تصویری ناقص از جامعه ایرانی به نمایش بگذارند.

در اسفندماه سال گذشته گزارشی با عنوان «ایرانی که نمی‌بینند» در روزنامه «فرهیختگان» منتشر شد که برمبنای نتایج یک مرکز افکارسنجی آمده بود که ۸۸‌درصد بانوان کم‌حجاب تهرانی خداباورند. واضح است رسانه‌هایی که اهداف و رویکردشان فقط در پهنه سیاسی تعریف می‌شود، علاقه‌ای به دین این آمار ندارند و به دنبال برجسته کردن رفتار غیردینی بخش محدودی از مردم ایران و تعمیم دادنش به کلیت جامعه ایران هستند. 

دو گروه هستند که نمی‌خواهند تمام جوانب جامعه ایرانی که در جشن غدیر حضور داشته را نمایش دهد؛ گروهی که مادام در حال تصویرسازی کج‌ومعوج از جامعه ایران است و می‌خواهد لباس دیگری بر تن مردم ایران بپوشاند. در چنین تصویرسازی‌ای، اجزایی از اجتماع انسانی داخل خاک ایران را می‌بینیم که از گزاره‌های دینی فاصله گرفته‌اند و در حسرت برگزاری جشن‌های هالووین و ولنتاین هستند. برای این گروه که عموما در رسانه‌های خارجی بیتوته کرده، دیدن اجتماع بزرگ انسانی غدیر گران تمام می‌شود و در بیشتر مواقع آن را بایکوت یا تحریف می‌کنند.

اما گروه دومی را هم داریم که نمی‌تواند همه واقعیت جامعه دیندار امروز ایران را ببیند؛ اینها که متاسفانه در بدنه مدیریتی و سازمانی کشور هم حضور دارند، فاقد این توانایی هستند که چتر اجتماعی چنین رویدادهایی را بر گستره وسیعی از جامعه ایران پهن کند. خطر این گروه دوم اگر از اولی بیشتر نباشد، کمتر نیست و از عوامل موثر در تشدید شکاف‌‌ اجتماعی هستند. جامعه امروز ما بیش از هر زمان دیگر نیازمند کانال‌هایی است تا افراد در یک گستره وسیع با هم در ارتباط باشند و اجتماعات بزرگی همچون جشن بزرگ غدیر علاوه‌بر اینکه نمایشگاهی جذاب از انسان‌های درون یک شهر است، این امکان در کنار هم بودن آدم‌ها را برایشان فراهم می‌کند. 

حضور یک فرد در اجتماع بزرگ انسانی، نه‌تنها او را در پیوند و ارتباط با دیگری توانمند می‌سازد، بلکه به او یک هویت جمعی می‌بخشد و اعتمادبه‌نفسش را بالاتر می‌برد. در جامعه مدرن‌شده امروز ارزش و جایگاه ویژه‌ای برای اجتماعات انسانی قائل هستند و جامعه‌شناسان این رویدادها را فرصتی برای انسان گرفتار در فردیت می‌دانند تا از بند تنهایی بیرون آیند. به‌نظر می‌رسد که هر چه پیش‌تر برویم، جشن بزرگ غدیر، این امکان را بیشتر فراهم ‌می‌کند که آدم‌های بیشتری از جامعه ایران با آن درگیر شوند. اگر ابعاد انسانی این جشن بزرگ، گرفتار تصمیمات فردی و سلیقه‌ای قرار نگیرد و همچنین بتواند امکان‌های متنوعی را برای حضور حداکثری جامعه ایران فراهم کند، در سال‌های بعد می‌توان شاهد برکات بیشتری از این رویداد بزرگ ملی باشیم. 

لازمه جامعه اسلامی؛ داشتن نشاط اجتماعی 
«اجتماعی‌شدن فرآیندی است که به انسان شیوه‌های زندگی‌کردن در جامعه را می‌آموزد، به او شخصیت می‌دهد و توانایی‌هایش را در جهت ایفای وظایف فردی به‌عنوان عضوی از جامعه توسعه می‌بخشد.» این صحبت نسرین دانایی، جامعه شناس ما را به سمت این می‌برد که بدون اجتماع زندگی کردن ناممکن است، مخصوصا زندگی در جامعه اسلامی.  هر فردی در خلال اجتماعی‌شدن شناخت لازم برای ایفای نقش‌های اجتماعی را به دست می‌آورد. این روند بسیار گسترده و پیچیده که در طول زندگی هر فرد تداوم می‌یابد، شامل آموزش زبان‌، باورها و نگرش‌ها و ارزش‌های جامعه است و به فراگیری رفتار‌های مناسب با هنجار‌های پذیرفته‌شده جامعه منجر می‌شود. 

بنیادی‌ترین بخش در حضور جمعی، در دوران کودکی رخ می‌دهد اما این روند در سراسر عمر آدمی ادامه پیدا می‌کند. کودک از سویی به‌طور کامل بیرون از جامعه است و از نیازهای فیزیولوژیک خود که از طریق آمادگی جسمانی‌اش مشخص می‌شود، پیروی می‌کند. از سوی دیگر جامعه نمی‌تواند به‌طور مستقیم به او بپردازد، مگر به‌طور کلی از طریق والدین او و آن هم برای ارضای نیازمندی‌های جسمانی‌اش. 

حتما تفاوت است، بین کسی که سعی می‌کند به صورت فردی در ارتباطات اجتماعی حاضر شود با کسی که در جمع حضور پیدا می‌کند؛ چراکه همین حضور بر رفتار فرد تاثیرگذار است. جامعه‌شناسان معتقدند برای آنکه اعضای جامعه ارزش‌های فرهنگی جامعه خود را بپذیرند و با دیگر افراد جامعه همانند شوند باید از راه‌های اصلی جامعه‌پذیری یعنی یاد‌گیری و درونی کردن هنجارهای اجتماعی استفاده کرد. 

برای اینکه افراد در جامعه به سمت حضور در اجتماع و ارتباطات اجتماعی بروند، یادگیری‌ مهم‌ترین چیز است. یادگیری فرآیندی است که به وسیله آن هر موجود زنده اطلاعات لازم را برای تغییر رفتار از طریق تجربه کسب می‌کند. مثلا فکر کنید به کودکی که والدینش او را وادار به رعایت نظافت، داشتن اخلاق خوب و پیروی از آداب معاشرت می‌کنند؛ تابع نوعی یادگیری می‌شود که به وسیله تکرار حرکات و رفتارهای ویژه در ذهن او تثبیت می‌گردد. عوامل بسیاری در پایداری یادگیری موثرند؛ مانند توانایی، جدیت، شایستگی، تندرستی، رغبت یادگیرنده، عادت‌های شغلی، گروه همگنان، معلمان، شکل و محتوای آنچه از رسانه‌های گروهی بر فرد عرضه می‌شود و تکرار، تقلید، پاداش و تنبیه و آزمایش و خطا. 

هر فردی در فرآیند اجتماعی شدن‌، ارزش‌ها و هنجارهای فرهنگی جامعه خود را کسب می‌کند و آن حالت را برای خودش درونی می‌سازد. این امر نیاز به طی مراحلی دارد مثل کنش متقابل با دیگران‌، تجربه‌پذیری عاطفی و... حالا اگر ارزش‌ها و هنجار‌های اجتماعی در فرد درونی نشود، فرد آن را با رغبت و رضایت انجام نمی‌دهد و فقط هنگامی به آنها می‌پردازد که ناظری بر کارش وجود داشته باشد. 

حالا بعد از همه این موضوعات، می‌رسیم به زندگی اجتماعی در جامعه دینی که مطمئنا کمی متفاوت با جوامع دیگر است. اسلام برای زندگی اجتماعی اهمیت ویژه‌ای قائل است، تا جایی که حتی در عبادات که ارتباط بین خلق و خالق است، اصل بر انجام دسته‌جمعی بوده و مشوق‌های زیادی برای آنها قرار داده شده است. پیامبر(ص) می‌فرمایند: «از جماعت جدا نشوید، و از پراکندگى بپرهیزید.» همچنین می‌فرماید: «دست خدا بر سر جماعت است. هنگامى که یکى از آنها از جمعیت جدا شود و به انزوا روى آورد شیطان او را مى‌رباید، همان‌گونه که گرگ، گوسفند جداشده از گلّه را مى‌رباید.»

وحید سهیلی، پژوهشگر علم اجتماعی اسلامی در مورد معنای خاص جامعه می‌گوید: «می‌توانیم از دو جنبه به بحث جامعه نگاه کنیم که این بحث، بحث مهمی است. ما یک بار معنای لغوی اجتماع و جامعه را لحاظ می‌کنیم. در معنای لغوی به خود لفظ که نگاه می‌کنیم، این لفظ دلالت به مفهومی می‌کند که شاید زیاد تفاوتی بین اجتماع و جامعه را احساس نکنیم. آن چیزی که به لحاظ تاریخی در غرب اتفاق افتاد، این بود که جامعه را وصل به زندگی اجتماعی کردند که در مدرنیته و دوران مدرن به‌وجود آمده؛ یعنی به لحاظ تاریخی، جوامع غربی از اصطلاح جامعه استفاده چندانی نمی‌کردند و از اجتماعات انسانی صحبت می‌کنند.

مخصوصا هر چه به ابتدای تاریخ برمی‌گردند، استفاده از اصطلاح جامعه کم‌نگ‌تر می‌شود و هر‌چه به مرز مدرنیته نزدیک‌تر می‌شوند، مولفه‌های زندگی جمعی را پررنگ‌تر دنبال می‌کنند و از اصطلاح جامعه راحت‌تر استفاده می‌کنند. به همین خاطر جامعه‌شناسی که در غرب شکل گرفت، دنبال مطالعه جامعه مدرن بود و به همین دلیل مردم‌شناسی را مقابل آن قرار دادند که جوامع بدوی، یعنی اجتماعات را مورد مطالعه قرار می‌دادند. البته بعدها این اصطلاح دوباره تغییراتی پیدا کرد؛ کما‌اینکه در تاریخ هر علمی این اتفاق رخ می‌دهد. اما به لحاظ تاریخی، کمی بین اجتماع و جامعه در اصطلاح جامعه‌شناسان تفاوت قائل می‌شوند. 

از منظر اسلامی، بین اجتماع و جامعه یعنی بین حیات اجتماعی انسان یک تفکیک وجود دارد که شکل غربی آن در قرن 18 و 19 اتفاق افتاد و خیلی به این موضوع قائل نمی‌شود و چنین دیدگاهی وجود ندارد. انسان‌ها همیشه در یک زندگی اجتماعی بودند و به قولی مدنی بالطبع بوده و هستند و درواقع ذیل یک سری از نیازها و اموری که در طبع، فطرت و وجودشان قرار داده شده، یک بُعد از زندگی‌شان بُعد حیات اجتماعی است. این تفکیک بین اجتماع و جامعه در جامعه‌شناسی موجود تقریبا مرسوم است. مخصوصا بین نظریه‌پردازان کلاسیک که در نگاه اسلامی چنین دیدی وجود ندارد.».

فرصت شادی را حذف نکنید
بعد از همه این مقدمه‌ها می‌رسیم به موضوع اصلی این گزارش، برگزاری جشن‌هایی که باعث نشاط اجتماعی می‌شوند؛ پذیرش این موضوع که یکی از نیازهای بشر امروزی ایجاد فرصت‌هایی برای شادی و نشاط است، حرفی درست و منطقی است؛ چراکه امروزه بیش از هر زمانی نیاز به شادی احساس می‌شود. در گذشته نیاکان ما به‌خوبی برای ارتقای سلامت روان به مناسبت‌های مختلف جشن می‌گرفتند تا شادی را به خود و دیگران هدیه کنند. 


این شگفتی نیست، ‌حقیقت است


میلاد جلیل زاده: جشن بزرگ غدیر امسال هم مثل سال قبل باشکوه بود. اینجا جایی نیست که بشود گفت حکومت با اتوبوس از جاهای دیگر آدم آورده تا جمعیت را زیاد کند. نه امکان چنین کاری وجود داشت نه حجم جمعیت طوری بود که بشود با اتوبوس و امثال آن فراهمش کرد. از طرفی اینها همه تهرانی هستند و تهران یعنی همان شهری که عموما طور دیگری شناخته می‌شود. مگر تهران یک شهر مدرن‌شده نیست که نسبت به سایر نقاط ایران، فاصله بیشتری با سنت‌ها گرفته است؟

مگر عادت جماعت مذهبی بیشتر این نیست که اجتماعات‌شان مربوط به سوگواری باشد؟ مگر اجتماعات مذهبی فراگیر، چه عزا و چه جشن، معمولا در واحدهای محلی کوچک سازماندهی نمی‌شوند؟ خیلی‌ها فکر می‌کنند اگر نسبت‌های فامیلی و علقه‌های محلی نباشد تا افراد را دور هم جمع کند، عزاداری محرم هم به این شکوه و عظمت نمی‌رسید. اما جشن بزرگ غدیر همه را یکجا کنار هم جمع کرده است. خیلی چیزها با نگاه به همین رویداد نسبتا جدید، تعریف تازه‌ای می‌طلبند و خیلی از گزاره‌های کلیشه‌ای اعتبارشان را خواهند باخت.

حالا بیایید سوال‌های جدیدتر و البته جدی‌تری از خودمان بپرسیم. چرا تا به حال چیزی شبیه راهپیمایی غدیر نداشتیم؟ آیا موانع این مسیر از جانب آدم‌های سنتی بود یا افراد دارای دیدگاه مدرن؟ کدام گروه این پتانسیل بزرگ و شوق عظیم را در بطن جامعه، با هر جبری مدفون نگه داشته بود و اجازه تولدش را نمی‌داد؟ بدون تردید هم بخشی از کسانی که خودشان را مدافع سنت می‌دانند در این تاخیر سهیم هستند و هم تعدادی از آنها که خود را حامی مدرنیسم می‌دانند. مشکل اصلی از فهم کلیشه‌ای این مفاهیم برمی‌خیزد. 

کدام سنت، کدام مدرنیته؟
از این عبارات زیاد شنیده‌ایم؛ تلفیق سنت و مدرنیته، جدال سنت و مدرنیته، تردید یا تردد بین خطوط سنتی و جهان‌بینی مدرن و... طبیعتا همه وقتی می‌گویند سنت، یک معنای واحد را مستفاد نکرده‌اند و در مورد مدرنیسم هم همین است. پس آنچه روبه‌روی هم قرار می‌گیرد هم لزوما یک معنای واحد نمی‌دهد. در خیلی از موارد، چالشی ایجاد شده که اصیل نیست یا لااقل در ذهنیت و روش افرادی دیگر می‌توانست چالش نباشد و در مواردی دیگر میل اشتباه به تلفیق دو امری که روح متفاوتی دارند، یک مولود بدفرم و بی‌اصالت پدید آورده است.

اگر کسی سنت را مقابل مدرنیسم می‌گذارد اولا باید ببینیم آیا آنچه او سنت پنداشته، یک معنای عام و حقیقی دارد یا نه. بعد باید به سراغ این برویم که ببینیم او فهمش از مدرنیسم چیست؟ آیا او همان چیزی را خصم یا دیگری تصور کرده که بقیه هم مقصودشان از مدرنیسم همان است؟ درمورد تلفیق اینها هم باید باز به همین نحو کنکاش کرد. سال گذشته وقتی استقبال مردم تهران از جشن کیلومتری غدیر شکل غافلگیر‌کننده‌ای پیدا کرد، باز هم در تحلیل موضوع چالش‌هایی ایجاد شد که از دقیق نبودن برابر نهاد سنت و مدرنیته برمی‌خاست. آیا این مردم عجیب هستند یا آنهایی که تعجب می‌کنند در شناختن این مردم دچار ضعف بودند؟

هر‌کدام از آدم‌ها ممکن است چند‌وجهی باشند، حال آنکه از سیاسیون گرفته تا روشنفکران، همه می‌خواهند آنها را دسته‌بندی کنند و در گروه‌های مشخص قرار دهند. شما سنتی هستید، شما مدرن هستید، شما بین سنت و مدرنیته هستید، شما مذهبی، بوم‌گرا، روزآمد و غرب‌گرا، غرب‌ستیز، بی‌تفاوت، متعصب یا هر چیز دیگری هستید... اینها اما دقیق نیست. اگر همین آدم‌های چند‌وجهی در یک کنش جمعی، یک برون‌داد رفتاری کلیشه‌شکن بروز دهند، کار عجیبی نکرده‌اند. تحلیل درست از آنها به‌هیچ‌وجه چنین کنش‌هایی را محال یا بعید به‌نظر نمی‌رساند، اما دسته‌بندی‌های تیپیکال که طراحانش تماما آنها را باور کرده‌اند، این چیزها را شگفتی می‌پندارند. طبیعتا این‌طور نیست که فرهنگ مردم یک کشور در انزوای محض آنها شکل گرفته باشد.

پس آنچه با عنوان سنت مورد اشاره قرار می‌گیرد یک امر ثابت تغییر‌ناپذیر نیست. اگر تعصب و عدم‌انعطاف نام خودش را سنت گذاشت، نباید این را از او بپذیریم و اگر هر نوع هویت‌باختگی برای خودش عنوان مدرنیته را برگزید، می‌بایست او را به‌دلیل تعریف ناکارآمد و حتی مضر از تجدد کنار گذاشت. ما به تعریفی از جامعه نیاز داریم که نه از جشن بزرگ غدیر در تهران غافلگیر شود و نه از یک‌سری اعتراضات و انتقادها نسبت به تندروی‌هایی که از موضع شبه‌مذهبی صورت می‌گیرند، احساس آشفتگی کند. 

محمدعلی محمدی، جامعه‌شناس درباره نشاط اجتماعی می‌گوید: «به‌طورکلی می‌توان گفت که احساس نشاط به احساسات مثبت فرد و رضایت خاطر او از زندگی مربوط می‌شود و یکی از خلقیات اساسی در زندگی فرد است و نقش مهمی در چهارچوب حیات روانی و اجتماعی بازی می‌کند. خداوند سبحان در کتاب آسمانی خود قرآن نگاهی جامع و همه‌جانبه به مساله نشاط دارد خداوند نتیجه فضل و رحمت خود را برای بندگانش شادمانی می‌داند و درجای دیگر شادمانی را نتیجه کسب پیروزی افراد در امور تلقی می‌فرماید. معنای چنین سخنی این است که در دین اسلام زندگی بانشاط نعمت و رحمت خداست و اسلام همواره به زدودن اندوه از دل افراد مومن سفارش می‌کند؛ کما‌اینکه لفظ شادی در قرآن 25 بار تکرار شده است. همچنین احادیث زیادی نیز در این مورد بیان‌شده که به یک مورد آن اشاره می‌کنم؛ امام صادق(ع) می‌فرمایند: «شاد کردن مومنان و مسلمانان هم‌تراز شاد کردن خداوند قرار گرفته است.» 

عوامل زمینه‌ساز نشاط اجتماعی مختلفند؛ ازجمله آنها می‌توان به عوامل مختلفی از قبیل شایسته‌سالاری، مشارکت اجتماعی، برنامه‌های تفریحی و ورزشی، امنیت شغلی، موفقیت‌های اجتماعی، معنویت، احساس امنیت اجتماعی و روانی، تقویت هویت فرهنگی (دینی، ملی و بومی)، الگوهای تربیتی، وضعیت اقتصادی جامعه و... اشاره کرد. زمانی که مردم جامعه از نشاط اجتماعی برخوردار باشند، وفاق، همبستگی، تعلق اجتماعی، تعاملات اجتماعی مطلوب، رضایت از زندگی و سلامت روانی و اجتماعی افراد افزایش می‌یابد و به‌موازات آن آسیب‌های اجتماعی نیز کاهش می‌یابد، زیرا مشارکت اجتماعی و مسئولیت‌پذیری در میان مردم بیشتر می‌شود و مردم آن جامعه احساس زنده بودن می‌کنند. از طرفی می‌توان به رابطه نشاط و سلامت اجتماعی که یک رابطه‌ دوسویه است، اشاره کرد. درواقع افرادی که از سلامت جسمی و روانی برخوردارند احساس شادمانی بیشتری دارند. از طرف دیگر افرادی که شادمان‌تر هستند کمتر از افراد افسرده بیمار می‌شوند و کمتر نیز در اثر امراض می‌میرند.

البته در دنیای امروز تمرکز بر فرد و خود زیاد شده است. بسیار شنیده و دیده‌ایم که می‌گویند خودت مهم هستی و به جمع و دیگران کاری نداشته باش؛ موضوعی که می‌تواند انسان‌ها را ناخودآگاه به سمت فردگرایی ببرد و از توجه به اجتماع بازدارد و حتما باید برای این موضوع برنامه‌ای داشت. چنین جشن‌هایی که به دین ما گره خورده است و بردن آن به خیابان و کارناوال داشتن حتما می‌تواند کمک‌کننده باشد برای اینکه نشاط در جامعه به وجود بیاید و انسان‌ها را از آن فردگرایی نجات دهد.» 

محمدی در مورد این موضوع می‌گوید: «به ذات برگزاری این مراسم خوبی است، چون جامعه ما با توجه به مذهبی بودن به این‌جور جشن‌ها احتیاج دارد. ما فقط برای مراسم نیمه‌شعبان چنین مراسمی را در خیابان‌ها برگزار می‌کردیم و چندین‌سال است که آن هم پرشور برگزار نمی‌شود و همه‌چیز به داخل مساجد و هیئات برده شده است. 

بگذارید کمی از منظر اسلام به نشاط در جامعه توجه کنیم. از نظـر اسلام و قرآن، مومن شادترین انسان است، چون هرگز از سختی روزگار گلایه ندارد و در سبک زندگی اسلامی شکوه و ناله نمی‌کند. دنیا را محل مانـدن نمی‌داند و یـک توقفگـاه موقـت به‌حساب می‌آورد. سختی‌ها را تحمـل می‌کند و در انتظـار وصـال پروردگـار، لحظه‌ها را با احساس رضایت و شادمانی سپری می‌کند. خداوند تبارک ‌و تعالی نیـز بـه‌خـاطر ایـن رضـایت و شـادمانی مـومن، عاشـقانه او را دعـوت بـه بهشـت مخصوص خود می‌کند.

لحظه‌های شادمانی را برای او رقـم می‌زند. اسلام دین شادی و حلاوت و نشاط است، اما شادی آمیخته با فساد را تجـویز نمی‌کند و برای مسلمانان سبک‌سری، هرزگـی و تـوهین را بـه‌بهانـه شـادی روا نمی‌دارد. خداوند می‌فرماید در راس همه عوامل شادی و نشاط ایمـان بـه خـدا و تقوای الهی است و در سایه دین است که شادی واقعی به‌دست می‌آید.» فرهیختگان


 
این منتقدهای آیین‌ندان‌


محمدصادق علیزاده: یک: مناسک می‌سازند! دین را توده‌‌ای کرده‌اند! هسته‌‌های کوچک دین‌داری را لگدمال می‌کنند! اینها شاید سرفصل‌ نقدهایی است که این روزها بر گردهمایی‌هایی از جنس میهمانی 10 کیلومتری و 8 کیلومتری و 5 کیلومتری و هر چند کیلومتری‌اش می‌تازند به زیر اخیه می‌کشندش! واقعیت را بخواهید حرف زدن در این فقره محتاج آن است که فرد قبلا تکلیفش را با چند سوال و موضوع مشخص کرده باشد. تا موضع فرد نسبت به فقراتی که در ادامه مطرح می‌شوند مشخص نشده باشد، اصولا موضع و حرف و نظرش در رابطه با این موضوعات، با همه نقدها و بی‌سلیقگی‌هایی که بعضا در مقام اجرا بر آنها وارد است، صرفا عباراتی بی‌ریشه و روی هوایند. 

دو: «مناسک» چیست؟ سوای برخی مناسک مسلم دینی که حول اصول مسلم شکل گرفته‌اند نظیر حج، جاری شدن خطبه عقد، روزه رمضان و امثالهم مگر برای الباقی مفاهیم دینی، فرم و شکل مسلمی داریم؟ فی‌المثل فرم و شکل مفهوم حجاب به‌رغم ثابت بودنش در اصول مسلم دینی مگر در فرهنگ مسلمانان اندونزی و شیعیان عراق و مسلمانان ترک یا اویغورهای چین «یکسان» و «همسان» است؟ اصلا همین مناسک عاشورایی را بگذاریم زیر ذره‌بین تحلیل که حضرات بند قبل سالی یک‌بار در پدیده‌ای نظیر اربعین سراغش می‌روند. 

«سنت» را گذاشته‌اند معیار و هر آیینی که هم‌فرم این سنت نباشد به زعم حضرات، انحراف در مناسک است و توده‌ای کردن دین و الخ! یکی هم پیدا نمی‌شود بگوید اگر رد بسیاری از همین ‌سنت‌های عاشورایی را بگیرید و در طول تاریخ عقب عقب بروید، نهایتش به آل‌بویه می‌رسید. صفویان و آل‌بویه بشخور عمده مناسکِ -به تعبیر حضرات ‌سنت‌های- عاشورا هستند. حال اگر در زمان آل‌بویه باشیم و بخواهیم با منطق «سنت» و «مناسک‌سازی» و «فربهی مناسکی» با آیین‌های عاشورایی برخورد کنیم تکلیف چیست؟‌ چگونه است که گردهمایی مسلمین و موحدین حول یک «اصل» و آیین ساختن از آن حول مفهوم «عاشورا» در عصر آل‌بویه می‌شود معیار مناسک ولی همین کار در عصر حاضر می‌شود «مناسک‌سازی»؟

سه: آیین (به مفهوم جامعه‌شناختی‌اش نه به مفهوم ایدئولوژیکش) را در مطالعات جامعه‌شناختی هم به رسمیت شناخته‌اند. در عجبم از آکادمیسین‌های وطنی که آن را حول مفاهیم دینی برنمی‌تابند. آیین گرد‌هم آمدن اعضای یک اجتماع است. نوعی گرد هم آمدن که از سر اجبار نیست، داوطلبانه و از روی اختیار است. کارکردش؟ ایجاد «هویت»، تقویت هویت فردی و پیوند زدن فرد با جهان‌بینی و مفاهیمی که حتی از نظر زمانی و مکانی ممکن است با آن فاصله داشته باشد. درواقع فرد با حضور در این آیین‌ها، کیستی و چیستی خود را به این مفاهیم پیوند زده و خود و زندگی‌اش را ذیل این مفاهیم معنادار می‌کند؛ حال می‌خواهد این جهان‌بینی فرهنگ کِی‌پاپ باشد یا رپرها یا حج اسلامی یا جهان‌بینی سرخ‌پوستی که آیینش را در قالب رقص دور آتش به عینیت و عالم خارج درمی‌آورد. 

پدیده‌هایی نظیر میهمانی‌های هر چند کیلومتری هم از همین سنخند. نوعی آیین و گردهمایی و جمع شدن انسان‌ها که بعضا حتی خطبه غدیریه هم برایشان خوانده نمی‌شود و کودکان روی سرسره‌های بادی لذت‌شان را می‌برند اما نفس این گردهمایی ذیل یک جهان‌بینی‌ تعریف شده است. خب سوال اینجاست در زمانه‌ای که فرهنگ بولدوزرمآب فرنگی از زمین و زمان و فیلم و اینترنت، فکر و ذهن و روان انسانِ شرقی را هدف گرفته و به ضرب و زور در پی این ‌همانی دختر و پسر ایرانی با هم‌جنس‌های فرنگی‌اش است، چه ایرادی دارد در پی احیای مجدد هویت شرقی و ایرانی و اسلامی باشیم و در برابر هجوم امپریالیستیِ فرهنگی که حتی کشورهایی مانند فرانسه و انگلیس را هم حساس کرده دست‌انداز و سرعت‌گیر ایجاد کنیم؟

اصلا ایدئولوژی را کنار بگذاریم و کارکردگرایانه نگاه کنیم؛ این رویدادها(Event) در حکم حصارهای فرهنگی و تمدنی‌اند که در برابر هجوم مغولان عصر جدید در حکم پاسبانِ فرهنگ ایرانی شرقی‌اند. این قلم معتقد است نه‌فقط در فقره غدیر بلکه در سایر فقرات مذهبی و ملی از روز ملی خلیج فارس گرفته تا میلاد حضرت صاحب(عج) باید این آیین‌ها را گسترش داد و در توسعه کمی و کیفی آنها کوشید نه اینکه بای‌دیفالت با آنها مخالفت کرد و تیشه به ریشه‌شان زد. ‌آیین،‌ می‌تواند قلعه‌ها و حصارهای فرهنگی این دیار باشد و با حفظ ملاحظات و مراقبت می‌توان این حصارها و قلعه‌ها را افزایش داد. آیین‌ها محمل نرم‌افزاری فرهنگ ایرانی شرقی‌اند. 

چهار و آخر: آیین در حکم تقویت هویت فردی‌ است. آیین گره‌زننده چیستی و کیستی فرد به جهان‌بینی دیگری‌ است اعم از اینکه کی‌پاپ باشد یا راهیانِ نور دفاع مقدس! اگر مساله هویت داریم، اگر مساله دفاع در برابر امپریالیسم صنعت فرهنگ غالب بر دنیا را داریم و اگر مساله احیا و زنده نگه داشتن فرهنگ و جهان‌بینی ایرانیِ شرقیِ مسلمان، حتما یکی از مهم‌ترین راهکارهایش ‌آیین‌ است. تقویت هویت «دین‌داران» و به رخ کشیدن این هویت نه‌فقط الان که در معرض تهاجم تمدنی غرب قرار گرفته‌ایم که اصلا از همان صدر اسلام هم یک ‌مساله بود و مگر جز این است که پدیده‌هایی نظیر حج، رجزهای حماسی در جنگ خواندن و تاکید ائمه هدی(ع) بر ‌یاد‌مان‌سازی عاشورا و زنده نگه داشتن آنها در طول زمان چیزی جز ‌آیین‌‌ بوده؟‌ حال این اصول در میان مسلمانان پاکستان شکلی پیدا می‌کنند و در میان مسلمانان هلند شکلی دیگر. پس پیش به سوی تقویت و توسعه کمی و کیفی آیین‌ها!


عید یا ایونت؟ مساله این است...


هومن جعفری: چه نیازی به نوشتن و فلسفه بازی برای غدیر داریم؟ چه نیاز به توجیه یا توضیح این جشن؟ غدیر جشن کوه‌ها و محله‌های ماست. حالا خیابانی شده. رشد کرده. سر و شکل گرفته. زمان بچگی ما عید محله‌ها بود. عید فامیل. عید ما سید‌ها که باید مورد تبریک و خوشامدگویی بقیه قرار می‌گرفتیم. غدیر زمان ما از این جشن‌های امروزی نداشت. نمی‌گویم بهتر بود یا بدتر. آن روزها زمانه دیگری بود که امروز دیگر در موردش نمی‌توان قضاوت کرد. 

حالا عید در زمانه هشتگ‌ها و در مواجهه با شبکه‌های اجتماعی و همسایگی فضای مجازی شکل می‌گیرد و آن خانه‌ها و نذردادن‌ها و مولودی‌خوانی‌ها، انگار شعبه‌ای هم در فضای مجازی دارند. انگار می‌توان دید و لمس کرد و فهمید که درست عین همه چیزهای دیگری که در زندگی عادی خودمان داریم، هر عیدی، هر مناسبتی، هر شادی و عزایی، هر چیزی به یک «ایونت» یا رخداد تبدیل می‌شود که باید جنبه بیرونی و تبلیغی و مجازی پیدا کند. اصل ماجرا این است که حالا «پرفورمانس» یا «نمایش» دیگر فقط شکل عرضه نیست. انگار خود محصول هم هست.  پیش از این فرم داشتیم و محتوا و حالا فرم و پلتفرم، بازی را کامل در دست گرفته.

حالا در دنیای تحت سیطره فضای مجازی، رویدادها بیش از اینکه «محتوامحور» باشند اسیر «فرم» و حتی «پلتفرمند»! انگار می‌توان دید و لمس کرد و فهمید که درست عین همه چیزهای دیگری که در زندگی عادی خودمان داریم، هر عیدی، هر مناسبتی، هر شادی و عزایی، هر چیزی به یک «ایونت» یا رخداد تبدیل می‌شود که باید جنبه بیرونی و تبلیغی و مجازی پیدا کند. می‌خواهد عید نوروز باشد یا ولنتاین یا کریسمس یا بلک‌فرایدی یا مراسم ازدواج دانشجویی یا عید غدیر یا رونمایی از یک محصول تجاری یا افتتاح یک شعبه کتابفروشی جدید. اصل ماجرا این است که حالا «پرفورمانس» یا «نمایش» دیگر فقط شکل عرضه نیست. انگار خود محصول هم هست.  پیش از این فرم داشتیم و محتوا و حالا فرم و پلتفرم، بازی را کامل در دست گرفته. حالا در دنیای تحت سیطره فضای مجازی، رویدادها بیش از اینکه «محتوامحور» باشند اسیر «فرم» و حتی «پلتفرمند»!

عید غدیر عید محتواست نه فرم و باید مراقب بود به عید پلتفرم تبدیل نشود. یادمان باشد ارزش این جشن به فلان قدر کیلومتر بودن سفره جشنش نیست که به ارزش معنوی آن است و اهمیتی که برای ما ایرانی‌ها دارد.  بنابراین مراقب باشیم عید غدیر و بقیه اعیاد یا مناسبت‌های مذهبی یا حتی سنتی و بومی، در مواجهه با دنیای معناگریز و محتواگریز و فرم‌پذیر و فرم‌پسند امروز، کارکرد اصلی و نمادین خود را از دست ندهد. یادمان باشد ما باید جشن غدیر را وارد فضای مجازی کنیم نه اینکه فضای مجازی را وارد جشن غدیر کنیم! 

جشن خوب است. به زندگی بی‌رنگ ما رنگی دگر می‌بخشد. نظم خسته‌کننده موجود را خراب می‌کند و یک تنوع و تغییر کوتاه ولی دلپسند را اضافه می‌کند. جشن‌ها تماما بار مفهومی دارند. بار معنایی! هر جشنی که می‌گیریم بزرگداشت چیزی است. تولد خودمان یا عزیزان‌مان یا چهره‌هایی که برای ما حامل و حامی ارزش‌هایند. سالگردها همین حکم را دارند. سالگرد رخ دادن اتفاقی که می‌تواند ازدواج ما یا ازدواج دو چهره محبوب باشد یا رقم خوردن اتفاقی آنقدر پرمعنا و اثرگذار که باید همچنان گرامی داشته شود. 

جشنی که ما دوستش داریم، جشن معنا یا محتواست. دنیایی که امروز در آن زندگی می‌کنیم، دنیای محتواگریز و فرم‌پسند است. این ربطی به غدیر ندارد. ربطی به اسلام یا ایرانیت هم ندارد. زندگی در عصر پلتفرم‌ها به همه به غلط آموخته که فرم بر محتوا مقدم است. از همین رو، در بزرگداشت عیدها و ایام مهم، وقتی قصد داریم در فضای مجازی از آن یاد کنیم یادمان باشد محتوا مهم‌تر است. هر چیز باید در تناسب باشد. محتوا و فرم دو روی سکه یک محصول فرهنگی‌اند. در تطبیق جشن‌ها و اعیاد دینی این نکته از هر چیز دیگری مهم‌تر است. خودمان را با فرم‌ها فریب ندهیم. مردم هنوز دلبسته محتوایند. /فرهیختگان


چشم تا چشم؛ عاشقان علی(علیه السلام)
خیابان‌های اصلی 70 شهرستان در کشور با قدوم عاشقان ولایت، سرشار از عطر امامت و ولایت بود. در میهمانی بزرگ تهران، هزار و 300 موکب و غرفه‌ حضور داشتند؛ موکب هایی که برخی تجربه حضور در اربعین را هم داشتند. در این میهمانی از غرفه بازی و سرگرمی ویژه کودکان و نوجوانان تا غرفه های طبخ نذری وجود داشت.

جشن عید سعید غدیر، باشکوه تر، پرشورتر و مردمی تر از هر سال دیگری روز گذشته در شهرهای کشور برگزار شد. خیابان های اصلی 70 شهرستان با قدوم عاشقان ولایت، سرشار از عطر امامت و ولایت بود. در تهران، این مراسم به صورت ویژه ای برگزار شد. «مهمونی 10 کیلومتری غدیر» به عنوان مراسمی که مردم، بانی و برگزارکننده اصلی آن بودند، در فاصله میدان امام حسین(ع) تا میدان آزادی برگزار شد. جا به جا، موکب های گروه‌های مردمی و جهادی، غرفه ها و پایگاه ها، انواع پذیرایی و خدمات را به مردم ارائه می کردند. هر گروه، هیأت یا جمعیتی، براساس زمینه فعالیتشان در «مهمونی 10 کیلومتری غدیر» حضور یافتند.

بعضی ها که در زمینه کارهای فرهنگی فعال بودند، غرفه‌ها و ایستگاه های سرودخوانی یا برگزاری بازی و سرگرمی برای بچه ها دایر کردند.هرکه با هرچه بلد بود، در هر زمینه ای که فعالیت داشت در این مسیر 10 کیلومتری حاضر شده بود. اما در پس این تنوع، یک وحدت هم وجود داشت. گرچه هرکس براساس زمینه کاری و فعالیت یا ذوق و سلیقه خود در این میهمانی حاضر شده بود، اما چه این حاضران و چه مردم بسیاری که با شوق و علاقه در این مسیر طولانی حاضر شدند، همه یک نیت و یک هدف داشتند؛ بزرگداشت عید سعید غدیر خم، عید ولایت و امامت؛ عید و روزی که دین مسلمانان، به فرموده خدا و رسول او، در این روز تکمیل شده است.

جشن عید سعید غدیر، باشکوه‌تر، پرشورتر و مردمی‌تر از هر سال دیگری روز گذشته در شهرهای کشور برگزار شد. خیابان‌های اصلی 70 شهرستان با قدوم عاشقان ولایت، سرشار از عطر امامت و ولایت بود. در تهران، این مراسم به صورت ویژه‌ای برگزار شد. «مهمونی 10 کیلومتری غدیر» به عنوان مراسمی که مردم، بانی و برگزارکننده اصلی آن بودند، در فاصله میدان امام حسین(ع) تا میدان آزادی برگزار شد. جا به جا، موکب‌های گروه‌های مردمی و جهادی، غرفه‌ها و پایگاه‌ها، انواع پذیرایی و خدمات را به مردم ارائه می‌کردند.

هر گروه، هیأت یا جمعیتی، براساس زمینه فعالیتشان در «مهمونی 10 کیلومتری غدیر» حضور یافتند. بعضی‌ها که در زمینه کارهای فرهنگی فعال بودند، غرفه‌ها و ایستگاه‌های سرودخوانی یا برگزاری بازی و سرگرمی برای بچه‌ها دایر کردند.هرکه با هرچه بلد بود، در هر زمینه‌ای که فعالیت داشت در این مسیر 10 کیلومتری حاضر شده بود. اما در پس این تنوع، یک وحدت هم وجود داشت.

گرچه هرکس براساس زمینه کاری و فعالیت یا ذوق و سلیقه خود در این میهمانی حاضر شده بود، اما چه این حاضران و چه مردم بسیاری که با شوق و علاقه در این مسیر طولانی حاضر شدند، همه یک نیت و یک هدف داشتند؛ بزرگداشت عید سعید غدیر خم، عید ولایت و امامت؛ عید و روزی که دین مسلمانان، به فرموده خدا و رسول او، در این روز تکمیل شده است.

یک سنت اصیل
سنت بزرگداشت مردمی عید سعید غدیر، قدمتی تاریخی دارد. قرن‌هاست که مسلمانان و شیعیان، این روز را که روز ولایت و امامت است، گرامی می‌دارند. اما چند سالی است که این آیین دینی، در وسعتی کم سابقه و با حضور پرشمار مردم برگزار می‌شود. در تهران، این آیین بزرگ، سال گذشته در مسیری دیگر برگزار شد. سال گذشته در چنین روزی خیابان ولیعصر(عج) میزان قدوم عاشقان امامت و ولایت بود. اما امسال، در تدبیری تازه، این رویداد بزرگ دینی در مسیری دیگر، اما طولانی‌تر برگزار شد. این تغییر مسیر، به علت استقبال گسترده مردم از این رویداد بود. در فرایند برگزاری این راهپیمایی بزرگ، هماهنگی‌هایی از سوی نهادهای فرهنگی صورت گرفت، اما این هماهنگی‌ها تنها بخشی از ماجرا بود و جلوه مردمی این رویداد بزرگ دینی، پررنگ‌تر و دیدنی‌تر بود. نهادها، بخش لجستیک را برعهده داشتند، اما برگزارکننده اصلی یا به عبارت دقیق‌تر، هم میزبانان انبوه این مراسم و هم میهمانان، همگی از خود مردم بودند؛ خواه از تشکل‌های دینی و مدنی، خواه هیأت‌های مذهبی.

جلوه‌های مذهب و مدنیت
روز گذشته خیل عاشقان امامت و ولایت، در فاصله 10 کیلومتری از میدان امام حسین(ع) تا میدان آزادی، جلوه‌های تازه‌ای از مدنیت و مذهب در ایران را نشان دادند. تهرانی‌ها که سال گذشته، تجربه دینی و عیدانه متفاوتی را رقم زده بودند، این تجربه را در مراسم امسال به اوج خود رساندند. تهران یکسره جشن و شادی شده بود. اما این جشن، صرفاً یک کارناوال، آنطور که در غرب مرسوم است، نبود. بلکه از سرشت و پیوندی عمیق، تاریخی و قلبی و ایمانی حکایت داشت؛ سرشت و پیوندی که در دیگر رویدادها یا مراسم دینی و مذهبی نیز خود را نشان داده بود.

به عبارت دیگر، حضور گسترده مردم در اعیاد و عزاداری‌های مذهبی، از مراسم شب‌های قدر تا محرم و عاشورا، راهپیمایی بزرگ و بین‌المللی اربعین و حالا، جشن بزرگ غدیر، همگی از استحکام پیوندها و هویت دینی ایرانیان حکایت دارد. حضور گسترده مردم در «مهمونی 10 کیلومتری غدیر» از شرق تا غرب تهران، حضور زن و مرد، پیر و جوان، کودک و میانسال، همگی خط بطلانی بود بر این ادعا که پیوندهای ایمانی مردم ایران سست شده است، یا اینکه مردم از دین و مذهب رویگردان شده‌اند.

چنین ادعایی تنها درصورتی صادق است که میهمانی بزرگ غدیر در تهران را نادیده بگیریم، یا چشم خود را بر حضور گسترده مردم در این آیین مذهبی و مردمی ببندیم یا حضور میلیونی در راهپیمایی اربعین و شب‌های قدر و عاشورا و محرم را هم کتمان کنیم. اما آیا می‌شود که آنچه روز گذشته در تهران روی داد را نادیده گرفت؟ صدای قدم‌های مردمی که گوشه گوشه و متر به متر این فاصله 10 کیلومتری را طی کردند، انکار شدنی نیست و نمی‌توان خود را به نشنیدن زد.

جزئیات «میهمانی 10 کیلومتری غدیر»
در میهمانی بزرگ تهران، هزار و 300 موکب و غرفه‌ حضور داشتند؛ موکب‌هایی که برخی تجربه حضور در اربعین را هم داشتند. در این میهمانی، از غرفه بازی و سرگرمی ویژه کودکان و نوجوانان تا غرفه‌های طبخ نذری وجود داشت. به عنوان مثال، یک موکب با ۱۱۰ دیگ نذری به طول ۳۰۰ متر حد فاصل استادمعین تا آزادی حضور داشت. برخی‌ها وسایل بازی را برای کودکان آورده بودند. یکی از مواکب دفترچه داستانی غدیر به کودکان هدیه می‌داد و غرفه دیگری، برای کودکان قصه‌گویی واقعه غدیر و برگزاری مسابقه برای آنان ترتیب داد.

موکب معزی الزهرا(س)، به رسم موکب‌های عراقی اقدام به فعالیت کرد، غذا طبخ می‌کرد و نذورات را میان عاشقان امامت و ولایت توزیع می‌کرد. «مهمونی 10 کیلومتری غدیر» به واقع یک جشن ایمانی و البته خانوادگی بود. خانواده‌ها، همراه فرزندان با پرچم‌های منقش به نام غدیر و امام علی(ع) در این مسیر حاضر شدند.

ایرانیان گل کاشتند!
میهمانی بزرگ غدیر، فقط مختص تهران نبود. شهرهای مختلف کشور نیز شاهد برپایی این آیین ولایی بود. در بجنورد، جشن غدیر به صورت خودرویی برگزار شد و خانواده‌ها در این مراسم، با خودروهای خود مسیر امامزاده سید عباس تا مصلای امام خمینی(ره) را طی کردند. در خرمشهر و دیر، هزاران پرس غذای گرم میان نیازمندان توزیع شد. در یاسوج، میهمانی غدیر در مسیری 10 کیلومتری برگزار شد که 200 موکب در آن حضور داشتند و غرفه‌هایی را برپا کرده بودند.

در رشت، جشن بزرگ عید غدیر به همت کانون جوانان رضوی گیلان و سازمان فرهنگی و ورزشی شهرداری رشت در میدان شهدای ذهاب برگزار شد. اجرای سرود، مولودی خوانی و نمایش طنز و پرده خوانی تنها بخشی از برنامه‌های این جشن بزرگ بود. در لرستان، ۱۰۰ هزار وعده‌غذایی در مناطق کمتر برخوردار توزیع شد.

در اردبیل، در خیابان‌های اصلی شهر جشن و سرور بر پا شده و همه عاشقان و دلدادگان اهل‌بیت(ع) به شکل‌های مختلف ارادت خود را نسبت به امام علی(ع) و عید سعید غدیرخم به نمایش گذاشتند. در کرمانشاه، راهپیمایی ۳کیلومتری عیدغدیر برپا شد. در قشم، همزمان با عید سعید غدیر خم و روز تجلی امامت و ولایت، آیین‌های مختلفی برپا شد که یکی از آنها، خواندن عقد اخوت (پیمان برادری) در مصلای امام علی(ع) این جزیره بود.

این پیمان برادری با الهام از عهدی که رسول اکرم(ص) و حضرت علی(ع) در روز عید غدیر با یکدیگر بستند، خوانده شد. در مشهد، بزرگترین سفره اطعام کشور به مناسبت عید غدیر، با حضور ۱۱ هزار نفر در بوستان ملت گسترانیده شد. این مراسم هم به صورت مردمی و به همت موکب امام رضا _ فاطمیه و خیریه آذربایجانی‌های مقیم مشهد برپا شد. همچنین در گوشه و کنار شهر مشهد ایستگاه‌های صلواتی و جشن‌های مردمی به مناسبت عید غدیر برپا شد. /ایران